دو کله پوک دور از هم

دو تا کله پوک یکی تو زادگاه گل و بلبلش ایران-تهران اون یکی تو کشور نهی نهی تک و تنها تو غربت هند - پونا

دو کله پوک دور از هم

دو تا کله پوک یکی تو زادگاه گل و بلبلش ایران-تهران اون یکی تو کشور نهی نهی تک و تنها تو غربت هند - پونا

شوهر کشی۵ (کاترین پایان)

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

خیلی من بدم نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خودم می دونم ببخشید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

گرفتارم شدییییییییییییییییییییییید

کمی هم عجله دارم مینویسم تا هر جا شد دیگهقول می دم جبرانی بیام قبول؟؟؟؟؟؟؟؟

از فردای روزی که با کاترین صحبت کردیم من به هر کسی که می شناختم و فکر می کردم می تونه کمکم کنه زنگ زدم تا از گذشته کاترین سر در بیارم و کل نتیجه این شد:

مادر بزرگ کاترین زنی بوده به نام پری ونکی از زنانی که توی شهر نو بودن و البته یکی از معروفهاشون بوده و از طریقی که شرحش مفصله و به درد کسی هم نمی خوره پاش به در بار باز میشه و اکثرا با کله گنده ها بوده و کم کم قسمت زیادی از زمین های ده ونک به عنوان هدیه به اون بخشیده میشه و از همون موقع لقب ونکی رو پیدا می کنه حتی به کاترین هم کاترین ونکی می گفتن.این خانم یه پسری داشته که پدر کاترین باشه و اونو برای تحصیل میفرسته امریکا قبل از انقلاب پسرش اونجا با یه زن (می گفتن امریکایی)* ازدواج می کنه و حاصل این ازدواج کاترین بوده

دیگه نتونستم بفهمم مادر کاترین چی میشه ولی مثل اینکه ایران نبود و از پدرش جدا شده بود.

پدر کاترین کاترین رو به ایران میاره (دقیقا نمی دونم چند سالگی اما کوچیک بوده) و با ثروت زیادی که از مادرش (همون پری ونکی)بهش رسیده بوده و فروش زمین های ونک به یکی از چهره های ثروتمند و سرشناس تبدیل میشه من نمیدونم پدر کاترین دقیقا کیه ولی یادمه که همون موقع هم توی زندان شنیدم که پدرش نفوذ زیادی داره و البته آدم با شخصیتیه و هر دفعه با نفوذش کاترین رو  آزادش کرده .

نمی دونم الان که اینا رو می نویسم کاترین زنده هست یا نه؟ اگر زنده هست عمل کرده و الان یه مرده یا نه؟هنوز هم عاشق ترمه اس؟؟؟؟؟؟

میگفتن پدرش حتی از اعدام هم نجاتش می ده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

*تمام چیزایی که تعریف کردم اون چیزی بود که من شنیدم و تقریبا با هم جور در میومد بعید می دونم چیزیش دروغ باشه چون هر قسمتش رو از یه جا پیدا کردم و همه چی با هم می خوند اما باز هم هر کسی می تونه هر جور دوست داره فکر کنه من تا اونجایی رو که خودم بودم و دیدم و فیلمش رو دارم که خب صد در صد قبول دارم اما بقیه ماجرا راست و دروغش پای کسانی که گفتن.

 ۲ کلمه خصوصی با کاسپر:

برو جواب کامنت پست قبلی رو بخون

بووووووووووووووووووووووووووووووووس

دختره مواظب خودت باش دلم برات تنگ شده.همه چی خوبه؟؟؟؟؟

نوشته viva

 

 

نظرات 18 + ارسال نظر
لاله شنبه 24 آذر 1386 ساعت 22:01

کاش میشد ازش یه حبری بگیری.. .برام جالبه بدونم سرنوشتش چی شد

برای خودم هم همین طور،مخصوصا حالا که نوشتمش بیشتر.
سعی می کنم ببینم چی میشه:)

گلبو یکشنبه 25 آذر 1386 ساعت 00:44 http://www.golboo.persianblog.ir

مرسی عزیزم

خواهش می کنم:)

گلبو دوشنبه 26 آذر 1386 ساعت 00:16 http://www.golboo.persianblog.ir

سلام گلم .. آره .. من ۵۵ کیلو شدم ( :
الان دارم سعی میکنم به ۵۱ برسم

هوراااااااااااااااااااااااااااااا مبارکه
موفق باشی

شاذه دوشنبه 26 آذر 1386 ساعت 09:50

ووووی باید برم بیرون فرصت ندارم بخونم. ولی بعدش میام می خونم. درمورد سوالت کرمان!

قبوله:)
به هر جایی که بگی رسیده بودم جز کرمان

وحید دوشنبه 26 آذر 1386 ساعت 17:09 http://www.loverold.blogfa.com

وای چه قد او کامنت غلط املایی داشتم ممنون سر زدی زود اون یکی رو بنوس ما منتظریم

هه پیش میاد دیگه:)
خواهش می کنم
چششششششششم

یاسی دوشنبه 26 آذر 1386 ساعت 20:27 http://www.yasi3pd.blogfa.com

این داستان ها واقعا منو میترسونههههههههههههه
میگم ویواااااا. بهت حسودیم شده! چرا تو قدت از من بلند تره؟ نیمیخواااااااااااام

شلااااااااااااااااااااااااااام
چیراااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو از کجا می دونی قد من بلنده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شاذه سه‌شنبه 27 آذر 1386 ساعت 09:33

حالا خوندم! جالب بید! عجب ماجرایی!! جل الخالق!!!

آدم شاخ در میاره

casper سه‌شنبه 27 آذر 1386 ساعت 12:23 http://kalepookha.blogsky.com

چه مهنی دارههههههه؟؟؟ با مامان من پی چه کاری رفتین بیرون؟؟؟ بعدشم از همون بچگی معلوم بوده من و تو آیندمون به هم بسته هست ... به جون ترمه که میخوام دنیا نباشه هه هه ....
واسه معده ام هم که نطرم هست دکتر وارد کنم به هند میدوننننییییی نه که ما صادرات داریم به هند ...
خانوم پسر آقا محمدی دلم برات کوچولوووووو شده میباشد ...
پاشو با بابام بیا هند د دیگه ................ (به علت رعایت شئونات اسلامی سانسور شد ) !!!!!!!

رفته بودیم مغازه پ خرید
زهر ماااااااااااااااااااااااااااااااار
راستی می دونی آقا محمدی دوباره برگشته و نگهبان پارکینگ شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو ایران بودی اومده بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خب چشششششششششششششم
بوووووووووووووووووووووووس

وحید سه‌شنبه 27 آذر 1386 ساعت 18:19 http://loverold.blogfa.com

جرا اصلا به ای دیت سر نمی زنی

سر می زنم ولی آفلاین از تو نداشتم که!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

casper سه‌شنبه 27 آذر 1386 ساعت 22:46 http://kalepookha.blogsky.com

نه فقط تو الان میدونی، کلی باهاش چاق سلامتی کردم، سراغتو گرفتم ...چشم و درد کاری میگم برو دنبال بلیط و بیاین دیگه ..............

آره راستی گفت تورو در حالیکه کوچولاهی بغلت بوده دیده:)
خب بابا چیرا میزنی؟؟؟؟

مسافرکوچولوها چهارشنبه 28 آذر 1386 ساعت 09:06 http://saladezendegi.blogfa.com

سلام
داستان شوهرکشی ۳ رو من یه جای دیگه شنیدم. مطمئنم. نمیدونم کجا !‌ هرچی فکر میکنم یادم نمیاد. دقیقا هین جوری که تعریف کردی شنیدم.
واقعا متاسفم

نمیدونم شاید هم از خودم شنیده باشی یه کم فکر کن ببین آشنا نیستیم با هم؟؟؟؟؟
در ضمن خیلی از دوستای من این فیلم رو دیدن شاید از یکی از اونا شنیدی!!!!!!!!!!!!!

یاسی چهارشنبه 28 آذر 1386 ساعت 20:46 http://yasi3pd.blogfa.com/

یه بار کاسپر کامنت گذاشت بهم پز داد قدت بلندههههههه! نیمیخواااااااااااااام:)) من ۱۷۰ از تو خیلی کوتاهترم دارم میترکم از حسودی:دی

آهاااااااااااااان
حسودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی برای مردم عجیبه که یه دختر قدش ۱۷۸ باشه من نگاه آدما رو وقتی از کنارم رد میشن روی کفشهام حس می کنم یه جوری با کنجکاوی نگاه می کنن ببینن قد خودمه یا کفشم پاشنه بلنده:)
همیشه توی چشمی . من بدبخت اگه با لباس مناسب و بدون آرایش هم می رفتم دانشگاه بازم دم در اونقدر بهم دقیق میشدن که بالاخره یه چیزی تو قیافم پیدا کنن گیر بدن. اصلا تو هر جمعی گاو پیشونی سفید میشی .کل دانشگاه منو میشناختن:(
یه چیز دیگه هم بگم یه کم بخندی یه بار دم تئاتر شهر قبل یه اجرا ایستاده بودیم و اکثر بچه های دانشگاه هم بودن و خلاصه خیلی شلوغ بود بعد یهو شنیدم یه دختری داره با موبایل حرف میزنه و دنبال یکی از دوستاش می گرده و خیلی راحت برگشته به طرف می گه ویوا رو می بینی من چند قدم اون طرف ترشم:) انگار مثلا میگه من کنار فلان برج ایستادم
واااااااااااااای باید قیافه منو میدیدی خود دختره طفلک اون زیر میرا بود بعد تازه تلفن رو قطع کرده به من میگه میشه یه چند لحظه همین جا بمونی:)
یکی نبود بهش بگه بابا اینجا که یه عالمه پسر بالای ۱۸۰ هست چرا من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میگم گاو پیشونی سفید میشی همینه دیگه
پس یاسی جان شاکر همین ۱۷۰ باش که خیلی هم خوبه زیادی تو چشم بودن جز دردسر چیزی نداره.

مسافرکوچولوها پنج‌شنبه 29 آذر 1386 ساعت 11:07 http://saladezendegi.blogfa.com

من فکر میکنم این داستان رو یا یه جایی خوندم و یا فیلمی دیدم که دختر این خانم تعریف میکرد قضیه رو.
هر چی فکر میکنم یادم نمیاد . حرص میخورم

یه جایی بالاخره یه جرقه می خوره و یادت میاد اونوقت بیا به بگو:)

مرد یخی پنج‌شنبه 29 آذر 1386 ساعت 19:05 http://nightlight.blogsky.com

سلام.
اوووووووووووووووووووووو.۱۷۸؟ D: ماشاا... خوبه ها یکی مث من ۱۸۱ باشه یه خانوم محترمی هم مث تو همون ورا.
به هر حال
راستی سوالای جالبی پرسیده بودی.ببین ویوا .من هیچ وقت عاشق نبودم تنها مواقعی پیش می اومد که از کسی بنا به فرض خوشم بیاد همین و بیشتر متنهایی که می نویسم تنها واسه اینه که نیاز نوشتنم رو ارضا کنم نه مدیحه سرایی و مرزبان نامه نویسی.باشه؟
بازم میسی که اومدی
شادباشی

امضا:مرد یخی

D:
یه جورایی فکر میکردم بدون انگیزه نمیشه اینجوری نوشت یعنی فکر می کردم حتما باید پیش زمینه ای باشه:)
به هر حال نوشته هات رو دوست دارم
خواهش می کنم
تو هم همین طور

یاسی پنج‌شنبه 29 آذر 1386 ساعت 21:21 http://yasi3pd.blogfa.com/

وااااااااای خوششششششش به حالت! خیلی هم کیف داره:دی
بابا حال میده که! مثل سرو سربلندی:*

عین سرو بلند یا مثل گاو پیشونی سفید جفتش یکیه:)

مهسا شنبه 1 دی 1386 ساعت 10:24 http://lolllipop.blogsky.com

سلام.من خوبم.امیدوترم شما هم خوب باشید.
شدیدا تو کفم ببینم الان کاترین کجاست..............(دینگ)

نیدووووووووووووووووونم

مهسا شنبه 1 دی 1386 ساعت 10:29 http://lolllipop.blogsky.com

.....آّهان. شدیدا دلم می خواد بدونم،کاترین الان کجاست....
یعنی واسم جالبه،شاید منم یکی رو می شناختم که یه جورایی شبیه این بود،الانم زندگیش عوض شده،مثه یه آدم عادی...

دنبالش هستم

ملیکا دوشنبه 27 اسفند 1386 ساعت 10:05

سلام می دنم خیلی دیره ولی خب. چون خیلی دیرم شده بود نخوندمش . ببخشیدا عزیزم . حالا بعدا می خونمش زیاد ناراحت نباش . می شه یه سوالی ازت بپرسم ؟..................................................باهام دوس می شی ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد