شلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
چقدر باید سلام کنم تا نبودنهام جبران بشه؟؟؟؟
یه چیزی خیلی بده و من خیلی ازش بدم میاد اونم اینکه یکی بیاد وبلاگ درست کنه و شروع کنه به نوشتن یه ماجرا و بعد ییهو بذاره بره و ماجرا هم نصفه بمونه خب این کار بچه بداست نه من خب ببخشششششششششششییییییییییییییییییییییییید. نوشتنم رو قطع کردم چون احساس کردم یاد اوری گذشته یه جورایی میبرتم توی یه دنیای دیگه یه جورایی همه چی مدام از جلوی چشمم خیلی پررنگ رد میشد و میترسیدم روی زندگی و کارم تاثیر بذاره.(کاش درکم کنید)
از اسفند 86 تا حالا ننوشتم هنوز کسی هست که منتظر نوشتن من باشه؟؟؟؟؟
نمی دونم بنویسم یا نه ؟؟؟ دودلم شروع نوشتن یه اجبار در نوشتن به همراه داره شاید هم اومدم و نوشتم تازه یه عالمه اخبار جدید دارم. اما باید اول مطمئن شم کسی هنوز به یه وبلاگ متروک و خاک گرفته سر میزنه یا نه ؟ دوم اینکه از خودم مطمئن شم که اگر شروع به نوشتن کنم دوباره قطعش نکنم و برم و اینکه یاد اوری خاطراتم اذیتم نکنه و سوم اینکه کار و مشغله اجازه بده ادامه بدم.
فعلا خواستم بگم حالم از همیشه بهتره و هیچوقت اینگده خوچحال نبودم
کامنت دونی تائید نداره دلم برای اینجا و همه شما تنگ شده بوووووووووووووووود
تا بعد...
viva
سلاااااااام چه عجب خانم!!!!! بنویس بازم!
ویوااااااا سلاااااااااااااااااااام
خوبببببببببببببببی؟ هنوزم دلت می خواد یواشکی قصه بخونی و بدون کامنت در بری؟ :))) اگه دوست داشتی یه سری بزن:*
این لینکهای نگارین رو هم پاک کن پلیز. اونی که وبلاگ منو باز کرده من نیستم. شاهنامه رو هم دیگه نمی نویسم. تنکیو
فکر کنم اگه دوست داری بنویسی، لزوما دنبال خواننده های قدیمی نباش. باید از اول شروع کرد بعضی جاهاشو.
من خیلی خیلی خیلی شانسی الآن از اینجا رد شدم، بعد یه سال و نیم شاید!!
هاااااااااااا
ونویس بوآآآآ !
سلام با وفا بعد 2 سال اومدی من و یادت هست دیگهههههههههه
سلام ویوا خانم.من یکی از کسایی هستم که وقعا منتظرم الان تا ادامه قضیه از تئاتر تا آریشگاه رو بنویسی.شاید باور نکنی اتفاقی چند روز پیش با اینترنت موبایلم اومدم توی وبت چندتا از پستاتو خوندم.قضیه از تئاتر تا دانشگاه رو اول خوندم خیلی برام جذاب بود شاید چون من کارم فیلمه که البته تو گقتی از سینما متنفری! که واقعا ناراحت شدم.اما بعد دیدم که خودت دستیار کرگردان هم بودی تو فیلم پس نباید خیلی هم متنفر باشی.خیلی جذاب نوشته بودی مث یه فیلمنامه یا به قول شما نمایشنامه ! خواهش میکنم ادامشو بنویس برام عجیبه که چرا تئاترو گذاشتی کنار.به وب منم سر بزن.منتظرم
سلام.من نمی دونستم بازم کله پوک هست!
من لینکت کردم.شما هم اگه خواستی منو لینک با نام وب کله پوک و اطلاع ده.
heyfe 5 min ke too webloget gozasht
;(